كاش مي دانستم خدايا غير تو را خواستن گناهي است بزرگ
من به باتو بودن قانع نشدم زندگي را جدا از تو ميدانستم
تو انقدر مرا دوست داشي كه حتي زماني كه به تو نمي انديشيدم
به من مي انديشيدي
تو تمام ارزو هايم را براورده كردي در حالي كه من حتي يك ارزويت را براورده نكردم
تو با اين همه بديم جز خوبي به من نكردي
بلاخره روزي رسيد كه مرا از عرش به فرش رساندي
و من براي اولين بار سر به سجاده ي عشقت نهادم
وتو باز کرامتت را به من نشان دادی
مرا از فرشت به معراج خواندي چه قدر بزرگ و بي انتهايي
خدایا...
دوستت داشتم حتی زمانی که بخاطرت سر خم نمی کردم،دوستت دارم
ودوستت خواهم داشت