loading...
مجله اینترنتی سوشا
سوشا62 بازدید : 7 یکشنبه 03 دی 1391 نظرات (0)
آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟ 

خندیدمو گفتم او فقط اسیر من است، تنها دقایقی چند تأخیر کرده است...

گفتم امروز هوا سرد بوده است، شاید موعد قرار تغییر کرده است...

خندید به سادگیم و آینه گفت: احساس پاک تو را زنجیر کرده است... 

گفتم از عشق من چنین سخن نگو، گفت خوابی سالها دیر کرده است... 

در آینه به خود نگاه میکنم، آه عشق تو عجیب مرا پیر کرده است... 

راست گفت آینه که منتظر نباش، او برای همیشه دیر کرده است.
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 121
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 77
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 83
  • بازدید سال : 86
  • بازدید کلی : 3,661