loading...
مجله اینترنتی سوشا
سوشا62 بازدید : 9 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
آرامـش وجــود مـن ...
بــودنــم در آغــوش مــردانــه ات است ..
بگـذار حـســودان ...
هــرچـه می خــواهـنـد بگــویـنـد !
جــز تـو و عـشــق تــو .....
تـمـوم دنـیــــــــــــا .. پَــــــر ♥
نگاره: ‏آرامـش وجــود مـن ... بــودنــم در آغــوش مــردانــه ات است .. بگـذار حـســودان ... هــرچـه می خــواهـنـد بگــویـنـد ! جــز تـو و عـشــق تــو ..... تـمـوم دنـیــــــــــــا .. پَــــــر ♥‏
 
سوشا62 بازدید : 9 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
برای خوشبخت بودن فرش قرمز لازم نیست
نیازی به فریاد حوادث نیست.
موسیقی باران، برای دلخوشی کافیست.
سلامی به پدر، نگاهی به خواهر کافیست.
برای خوشبخت بودن، آغوش گرم یک مادر کافیست.
سواری روی موج خیال ،
نشستن کنار یادگاریها ،
رفتن میان خاطره ها کافیست.
برای خوشبخت بودن، یک احساس کوچک خوشبختی کافیست.
نگاره: ‏برای خوشبخت بودن فرش قرمز لازم نیست نیازی به فریاد حوادث نیست. موسیقی باران، برای دلخوشی کافیست. سلامی به پدر، نگاهی به خواهر کافیست. برای خوشبخت بودن، آغوش گرم یک مادر کافیست. سواری روی موج خیال ، نشستن کنار یادگاریها ، رفتن میان خاطره ها کافیست. برای خوشبخت بودن، یک احساس کوچک خوشبختی کافیست.‏
سوشا62 بازدید : 15 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
من قانون خودمو واسه تو حاضر شدم بشکنم اینجوری

نذاشتم هیشکی بدونه نیســتی وقتایی که ازم دوری

من به صدات انقدر معتادم که با یه روز قهر تو میمــیرم

تو بد ترین شرایط هم باشم صدام کنی آررروم میگیـرم
نگاره: ‏من قانون خودمو واسه تو حاضر شدم بشکنم اینجوری نذاشتم هیشکی بدونه نیســتی وقتایی که ازم دوری من به صدات انقدر معتادم که با یه روز قهر تو میمــیرم تو بد ترین شرایط هم باشم صدام کنی آررروم میگیـرم‏
سوشا62 بازدید : 8 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
یه صحنه‌هایی هست توو بعضی روزها، که باید از وسط همه ی خاطراتت بکشی‌شون بیرون، قاب‌شون کنی بذاری یه جایی...بذاری یه جایی که هی تند تند نگاش کنی، حظ کنی..تازه شی، جون بگیری اصلا..
نگاره: ‏یه صحنه‌هایی هست توو بعضی روزها، که باید از وسط همه ی خاطراتت بکشی‌شون بیرون، قاب‌شون کنی بذاری یه جایی...بذاری یه جایی که هی تند تند نگاش کنی، حظ کنی..تازه شی، جون بگیری اصلا..‏
سوشا62 بازدید : 7 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
هميشه يه کسايي بودن که بهم ميگفتن چرا تو عشق نداري؟
هميشه بودن کسايي که بهم بگن عشق يعني زندگي،
ميگفتن اگه عاشق نشي يعني زندگي نکردي ...
ولي بهم نگفتن اگه اسير يکي بشي دلت ميسوزه ،
بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتيش ميکشن ،
بهم نگفتن اگه تموم روز ببينيش بازم دلتنگش ميشي ،
بهم نگفتن ممکنه يه روز بذاره بره ،
بهم نگفتن ...
نگفتن که تو پشت سرش اشک ميريزي ولي اون بي اعتنا ميره ،
نگفتن تو ديوونش ميشي ولي اون بي خيالت ميشه . . .!!!
هميشه يه کسايي بودن که بهم ميگفتن چرا تو عشق نداري؟ هميشه بودن کسايي که بهم بگن عشق يعني زندگي، ميگفتن اگه عاشق نشي يعني زندگي نکردي ... ولي بهم نگفتن اگه اسير يکي بشي دلت ميسوزه ، بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتيش ميکشن ، بهم نگفتن اگه تموم روز ببينيش بازم دلتنگش ميشي ، بهم نگفتن ممکنه يه روز بذاره بره ، بهم نگفتن ... نگفتن که تو پشت سرش اشک ميريزي ولي اون بي اعتنا ميره ، نگفتن تو ديوونش ميشي ولي اون بي خيالت ميشه . . .!!!
سوشا62 بازدید : 9 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
دهان به دهان من نگذار
طعم تلخ عشق مى گيرد دهانت
اين همه دوست داشتن دلت را مى زند

چشمانت شعرهايم را قافيه مى بندد
و رنگ لبانت نقاشيش ميكند

همان جا كه هستى بمان
بگذار طرح اندامت را قاب بگيرم
روى ديوار ترك خورده ى دلم
براى روزهاى نبودنت

من را همين نگاه تو
و تو را همين شعرهاى من بس...!
نگاره: ‏دهان به دهان من نگذار طعم تلخ عشق مى گيرد دهانت اين همه دوست داشتن دلت را مى زند چشمانت شعرهايم را قافيه مى بندد و رنگ لبانت نقاشيش ميكند همان جا كه هستى بمان بگذار طرح اندامت را قاب بگيرم روى ديوار ترك خورده ى دلم براى روزهاى نبودنت من را همين نگاه تو و تو را همين شعرهاى من بس...! ونوس‏
 

سوشا62 بازدید : 11 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
"مى" نوشم كن!
شراب لبان تو
هوشيارم مى كند
تا عشق را
همان گونه تلخ
تا آخرين قطره بنوشم
وبا لبخندى بزرگ بر لب
بيچاره گيم را جشن بگيرم.!
نگاره: ‏"مى" نوشم كن! شراب لبان تو هوشيارم مى كند تا عشق را همان گونه تلخ تا آخرين قطره بنوشم وبا لبخندى بزرگ بر لب بيچاره گيم را جشن بگيرم.! ونوس‏
 
سوشا62 بازدید : 10 پنجشنبه 30 آذر 1391 نظرات (0)
دلم هوايي شده است
تاب ماندن ندارد؛
رهايش كه ميكنم
مثل يك بادبادك بازيگوش
بسمت دلت اوج مي گيرد
ريسمان پاره مي كند

طفلك نمي داند
ديوارهاي دلت
چه دلخراش است ...!
سوشا62 بازدید : 3 جمعه 30 مهر 1389 نظرات (0)
ديرست باز گردم و چترم را بردارم
اين باران بر من خواهد باريد
مرا خيس خواهد كرد
در بسترم خواهد انداخت
جانم را تب دار خواهد كرد
اما...
به من خواهد آموخت
هرگز ديگر به آسمان ابري اعتماد نكنم
صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 صفحه بعد

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
    • لینک دوستان
  • رایتل چت
  • قیمت روز خودروی شما
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
    • آرشیو
  • 1392
  • 1391
  • 1389
  • 1388
    • آمار سایت
  • کل مطالب : 121
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 20
  • بازدید سال : 23
  • بازدید کلی : 3,598

    • صفحه اصلی تالار گفتمان ثبت نام ورود آرشیو تماس با ما
    نیرو گرفته : رزبلاگ